اینجا خاطراتـــــــه که ماندگار میشه
تاریخ : 28 / 8 / 1390
نویسنده : سمانه

                                       دانلود فیلم آموزش اچ تی ام ال و ایکس اچ تی ام ال

Lynda XHTML and HTML Essential Training

این آموزش مربوط به طراحی وبه و كسایی كه علاقه به این موضوع دارن‏، برای شروع باید از HTML شروع كنن‏. HTML یك زبان برنامه نویسی وبه كه بیشتر جنبه نمایش داره. برای دیدن نمونه كد های HTML روی صفحه ی حاظر راست كلیك كنید و View Page Source رو انتخاب كنید. كدهای نوشته كه شده HTML اند.


 

دانلود فیلم آموزشی از لینک مستقیم : حجم 450 مگابایت

دانلود فایل تمرینی از لینک مستقیم : حجم 1 مگابایت

رمز آرشیو ها: www.mihandownload.com


 

دانلود فیلم آموزشی کامل

Total Training Adobe Premiere Pro CS5

این نرم افزار مربوط به ویرایش فیلم به صورت خیلی حرفه ای هست .
برای دوستانی که می خوان بزنن توی کار فیلم و ادیت و اینجور چیزا این پیشنهاد می شه.

دانلود بخش 1 از لینک مستقیم : 700 مگابایت
دانلود بخش 2 از لینک مستقیم : 350 مگابایت


|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,
برچسب‌ها: دانلود html , دانلود ,
تاریخ : 28 / 8 / 1390
نویسنده : سمانه

 

 شاهزاده های زن ایرانی

www.fun.downloadaneh.com | سرشناس ترین و معروف ترین شاهزاده خانم های ایرانی! + عکس فان دانلودانه

 

یوتاب :سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است. وی درنبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست . ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربایجان ) در سالهای ٢٠ قبل از میلاد تا ٢٠ پس از میلاد نیز یادشده است . با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند.

 

www.fun.downloadaneh.com | سرشناس ترین و معروف ترین شاهزاده خانم های ایرانی! + عکس فان دانلودانه

آرتمیز :
نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴٨٠ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی – برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد.

 

www.fun.downloadaneh.com | سرشناس ترین و معروف ترین شاهزاده خانم های ایرانی! + عکس فان دانلودانه

آتوسا :
ملکه بیش از ٢٨ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش. هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش  دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .

 


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
تاریخ : 23 / 8 / 1390
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

 

فرهنگ ناب شیعی ما  مالامال است از اعیاد و ایام فرخنده ای که هر کدام را شأن نزولی است و هر یک را قداستی.

اعیاد مبعث، قربان، فطر، ولادت مولای متقیان، نیمه شعبان و .... همه و همه روزهای زیبایی است که تقویم شیعیان را آراسته و فرصتهای مناسبی را فراهم آورده تا علاوه بر تجربه ی شادی و نشاط حلال، انس و ارتباطی صمیمانه با پیشوایان دینی ایجاد و به ظهور گذاشته شود.

مهمترین این فرصتها، روز عید غدیر خم است که امام صادق آن را عید الله اکبر یا همان بزرگ ترین عید خدا نامیده اند

در هنگام اذان یا افامه چه خوب وپسندیده است که وقت شنیدن نام مبارک مولا صلوات بفرستیم چراکه همه معصومین ازیک نورند واحدند

 

 

سید و سادات عیدی ما یادتون نره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!


|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
تاریخ : 19 / 8 / 1390
نویسنده : سمانه

http://s2.picofile.com/file/7179555806/11_08_90.sln.html


http://s2.picofile.com/file/7179557311/18_8_90.sln.html


 


|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
موضوعات مرتبط: جزوه_نمونه سوال , ,
تاریخ : 18 / 8 / 1390
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

نیا گل نرگس......!!!
جهان که جای تو نیست...!!!

نیا گل نرگس....
به جان تشنه عشق....!
دعا دعای ظهور است...!!
به سردی اعمال..!
قسم به قطره اشگ ات...!
بدان... برای تو نیست...
نیا گل نرگس..

ادامه مطلب هم بخونید


|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
تاریخ : 15 / 8 / 1390
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه زمزم . . .

عیدتان مبارک


|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
تاریخ : 12 / 8 / 1390
نویسنده :

میگن یه روز نگهبان بهشت میره پیش خدا گلایه میکنه که:

آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟

ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون!

به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان!

بجای پابرهنه راه رفتن کفش آدیداس پاشون میکنن.

 

هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' نمیرن!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است!

من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقیه میفروشن.

چند تاشون کوپون جعلی بهشت درست کردن و به ساکنین بخت برگشته جهنم میفروشن.

چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت میکنن.

یک سری شون حوری های بهشت را با تهدید آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شیتیلی میگیرن.

خدا میگه:

ای فرشته من! ایرانیان هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت!

برو یک زنگی به نگهبان جهنم بزن تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!!

نگهبان بهشت میره زنگ میزنه به نگهبان جهنم ... دو سه بار میره روی پیام گیر تا بالاخره نگهبان جهنم نفس نفس زنان جواب میده:

جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید؟

نگهبان بهشت میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟

نگهبان جهنم آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! میخوام خودمو بازنشست کنم.

شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن!

تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...

حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!!

اوخ اوخ! من برم .... اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن...

یک عده شون بازار سیاه مواد سوختی بخصوص بنزین براه انداختن.

چند تا پزشک ایرونی در جهنم بیمارستان سوانح سوختگی باز کردن و براش تبلیغ میکنن و این شدیدا ممنوعه.

چندتاشون دفتر ویزای مهاجرت به بهشت باز کردن و ارواح مردمو خر میکنن.

بلیت جعلی یکطرفه بهشت هم میفروشن.

چند تاشون که روی زمین مهندس بودن میگن پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم.

دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه.

چند هزار تاشون هم هر روز زنگ میزنن به 118 جهنم و تلفن و آدرس سفارتهای کانادا و آمریکا رو میپرسن چون میخوان مهاجرت کنن.

الان مراجعه داشتم میگفت ما کاغذ نسوز میخواهیم که روزنامه اپوزیسیون بیرون بدیم.


ببخش! من برم، بعدا صحبت میکنیم... چند تا ایرونی دارن کوپون جعلی کولر گازی و یخچال میفروشن... برم یه چماقی بچرخونم!


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
تاریخ : 12 / 8 / 1390
نویسنده :

«تقلب مفهومی است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:

تقلب توانگر کند مرد را / تو ....کن دبیر خردمند را

تاریخچه ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لشش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زاده شد. البته این تقلب با روش های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.

زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می شود نام برد.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می رسانیم:

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...

2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...

3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...

4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه ی آئورت و ...

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی

2- استفاده از آیینه، موچین .فیلم، عکس

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون

2- خم کردن سر به روی ورقه ی طرف به صورت تابلو.

3- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

توجه:
اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد


|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
موضوعات مرتبط: آموزشی , ,
تاریخ : 12 / 8 / 1390
نویسنده :

اگر گفتین فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه ؟

در انگلیس شما یک کیف اسکناس می برین و باهاش یک ماشین می خرین ، اما در ایران شما یک ماشین اسکناس می برین و باهاش یک کیف می خرین.

اگر گفتین فرق گردش کردن در تهران و پاریس چیه ؟

در پاریس هروقت شما خواستید گردش کنید از ماشین پیاده می شین و در تهران هروقت خواستید گردش کنید سوار ماشین می شید.

اگر گفتین فرق یک مجرم در ایران با یک مجرم در جاهای دیگر چیه ؟
در همه جا آدم اول جرمش معلوم میشه و بعد زندانی میشه ، اما در ایران آدم اول زندانی میشه و بعد جرمش معلوم میشه

اگر گفتین فرق محل کار ایرانیها و آمریکائیها چیه ؟
مردم آمریکا در خانه استراحت می کنند و در اداره کار می کنند و در خیابان تفریح ، اما مردم ایران در خانه تفریح می کنند ، در اداره استراحت می کنند و در خیابان کار !

اگر گفتین فرق یک تاجر ایرانی با یه تاجر عرب چیه ؟
تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت می شود ، اما تاجر ایرانی از وقتی شناخته شد ناموفق و زالوی اقتصادی  و
" از کجا آوردی " و...  بدبخت می شود !

اگر گفتین تفاوت دشمن در ایران و جاهای دیگر دنیا چیه ؟
در همه جای دنیا آدم وقتی دشمن داشته باشه جلوی کارش گرفته میشه ولی در ایران وقتی آدم دشمن داشته باشه تازه انگیزه کار پیدا می کنه

اگر گفتین فرق یک آدم موفق در ایران با سایر نقاط جهان در چیه ؟
در همه جای دنیا وقتی کسی موفق میشه همه به او نزدیک میشن و با او شریک میشن و به او کمک می کنن اما در ایران وقتی کسی موفق بشه همه از اون فاصله میگیرن و ارتباطشونو قطع می کنن و جلوی کارشو میگیرن !

 


|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
تاریخ : 12 / 8 / 1390
نویسنده :

انيشتين و راننده اش

انيشتين براي رفتن به سخنراني ها و تدريس در دانشگاه از راننده مورد اطمينان خود كمك مي گرفت. راننده وي نه تنها ماشين او را هدايت مي كرد بلكه هميشه در طول سخنراني ها در ميان شنوندگان حضور داشت بطوريكه به مباحث انيشتين تسلط پيدا كرده بود! يك روز انيشتين در حالي كه در راه دانشگاه بود با صداي بلند گفت كه خيلي احساس خستگي مي كند؟

راننده اش پيشنهاد داد كه آنها جايشان را عوض كنند و او جاي انيشتين سخنراني كند چرا كه انيشتين تنها در يك دانشگاه استاد بود و در دانشگاهي كه سخنراني داشت كسي او را نمي شناخت و طبعا نمي توانستند او را از راننده اصلي تشخيص دهند. انيشتين قبول كرد، اما در مورد اينكه اگر پس از سخنراني سوالات سختي از وي بپرسند او چه مي كند، كمي ترديد داشت.

به هر حال سخنراني راننده به نحوي عالي انجام شد ولي تصور انيشتين درست از آب درامد.

دانشجويان در پايان سخنراني شروع به مطرح كردن سوالات خود كردند. در اين حين راننده باهوش گفت: سوالات به قدري ساده هستند كه حتي راننده من نيز مي تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انيشتين از ميان حضار برخواست و به راحتي به سوالات پاسخ داد به حدي كه باعث شگفتي حضار شد!

 

فرق بین ایرانی ها و آمریکایی ها


داستان طنز زیبا که نشان از کمال هوشمندی و ابتکار و خلاقیت و نبوغ هموطنان ایرانی بخصوص در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی دارد،
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشا  یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.
همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: متفرقه , ,

آخرین مطالب